رتبه‌ بندی انسان‌ها از روی شغل و کسب وکار آنها، عمل ناثواب است

قرآن کریم می‌فرماید: يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ؛ (1) ای مردم، ما همه شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم و آن گاه شعبه‌های بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا بزرگوار و با افتخاری‌ترین شما نزد خدا باتقواترین شمایند، همانا خدا کاملاً دانا و آگاه است.
رتبه بندی انسان ها از روی چه معیارهای صورت می گیرد؟

رتبه بندی انسان‌ها را اگر از روی دیدگاه مادی، یعنی: ثروت، مقام، شغل دولتی و یا در کسب‌وکار اجتماعی آنها بدانیم احتمالاً در دیدگاه خود دچار لغزش و اشتباه خواهیم شد، کسانی که شخصیت انسان‌ها را از روی شغل و موقعیت اجتماعی آنها طبقه‌بندی می‌کنند. مثلاً در رتبه‌بندی شخصیت یک فرد شهری را از یک فرد روستایی بالاتر می‌دانند و یا ارزش و مقام یک فرد دولتی و یا اداره‌ای را از شخص معمولی بالاتر می‌دانند دیدگاه آنها مادی است نه معنوی.

ثروت، مقام اداری، موقعیت اجتماعی به انسان‌ها شخصیت باطنی را نمی‌دهند، بلکه مقام ظاهری روز و اجتماعی آنها را افزایش می‌دهند، اشخاصی که در جامعه در رتبه اجتماعی برتر قرار دارند و به آن فخر می‌کنند از طرفی خود را از دیگر هم‌نوعانشان در طبقه بالاتری رتبه‌ بندی می‌کنند باید تبعات بعدی آن را نیز قبول کنند؛ زیرا ممکن است به هر دلیل ممکن، روزی این نوع مقام اجتماعی را از دست بدهند، آنگاه مقام و رتبه‌ای که به‌خاطر موقعیت اجتماعی به دست آورده بودند و خود را در فهرست برترین‌ها می‌دانستند! این بار  به‌خاطر ازدست‌دادن آن موقعیت، به‌آسانی رتبه‌بندی خود را از دست خواهند داد و به رتبه پایین‌تری خواهند رسید.

معیار رتبه‌ بندی انسان‌ها در چیست؟

مهم‌ترین ارزش و احترام انسان در دنیا رتبه موقعیت اجتماعی او نیست، بلکه معیار انسانیت آدم‌ها از نظر دین و اخلاق: پرهیزکاری، امانت‌داری، خانواده دوستی، اخلاق و اوصاف ستوده، مبارزه با هوای نفس، دوری از گناه، مؤمن بودن به دستورات خدا، ایمان به توحید و نبوت پیامبران و درپیش‌گرفتن تقوای الهی و رسیدن به کمال عالیه انسانی است.

انسان زمانی که به دنیا می‌آید در هیچ طبقه و رتبه‌ بندی قرار ندارد نه فقیر است نه ثروتمند، نه استاندار است نه کارگر، او نمی‌داند تفاوت سیاه بودن یا سفید بودن در چیست، نمی‌داند در چه زبانی و در کدام نقطه دنیا زندگی خواهد کرد، لیکن بعدها به‌وسیله تأثیر از نژاد، زبان، شغل و موقعیت اجتماعی‌اش، ما انسان‌ها ارزش انسانی او را رتبه‌بندی می‌کنیم و به بعضی از آنها رتبه بد و به عده‌ای دیگر شخصیت بالاتری می‌دهیم.

رتبه‌ بندی‌های دنیوی و اجتماعی انسان‌ها فقط در پیش ما انسان‌ها دارای اعتبار هستند و در پیش خداوند متعال مقام انسان‌ها تنها به‌اندازه انسانیت او است و اعمال صالحی که از وی صادر می‌شود رتبه‌ بندی وی را مشخص می‌کند.

ارزش و مقام اولیه کل آفرینش به‌خصوص انسان‌ها در پیش خدای مهربان یکسان هستند و خدای متعال در آفرینش آنها تفاوت نگذاشته است، پس این نوع طبقه‌بندی «اجتماعی» را بر خدا نچسبانیم و به او نسبت ندهیم، در کارآفرینش عشق حقیقی، اخلاق خوب و پسندیده انسانی را در انسان‌ها، به خدای متعال نسبت دهیم و معیار ارزش انسان را در اعمال صالح او جستجو کنیم.

انسان‌ها را از روی شغل و کسب‌وکار طبقه‌بندی نکنید

کسانی که انسان‌ها را از روی شغل و کسب‌وکار آنها رتبه بندی و ارزش‌گذاری می‌کنند در حق انسان و انسانیت جفا کرده‌اند، زیرا بزرگ‌ترین ارزش و مقام انسان‌ها در انسان بودن اوست نه در شغل و کسب وکار او.

یکی از ضروریات زندگی انسان‌ها در آن است که در دنیا به شغل و کسب‌وکار مخصوص به خود مشغول باشد و از آن شغل برای کسب درآمد و اداره رزق و معاش خانواده‌اش استفاده کند، بنابراین اصل شغل و کسب کار انسان به موقعیت اجتماعی او ارزش می‌دهد نه به شخصیت معنوی او، ممکن است انسان‌ها از شغل و کسب‌وکار خود در جامعه و در میان مردم به لقب خاصّ معروف باشند، پس این لقب، لقب ظاهری و اجتماعی او است نه نشانه شخصیت باطنی او.

بنابراین، شخصی که به کار آهنگری مشغول شد در میان مردم آهنگر لقب یافت، هر کی لباس شُست شوینده شد، هر کی دام چراند چوپان شد، هر کی دام نگهداشت دامدار شد، هر کی به حج رفت حاجی شد، هر کی ماشین راند راننده شد، هر کی چیزی بافت بافنده شد، هر کی علم آموخت دانشمند شد و هر کی زراعت نمود کشاورز لقب یافت.

متأسفانه، بعضی از آدم‌ها آمدند از روی شغل و کسب‌وکار اجتماعی که فقط برای کسب درآمد هستند شخصیت آدمی را رتبه‌ بندی نمودند و بعضی را نسبت به بعضی دیگر در رتبه بالاتری قرار داده‌اند، این کار ممکن است با خطاهای به همراه باشد، مثلاً شخصی که رئیس‌جمهور است می‌تواند به خطا و از روی غریزه خودخواهی دستور حمله به یک کشور دیگر را صادر نماید و در آن جنگ آدم‌هایی کشته شوند، یا دانشمندی اقدام به ساختن بمب هسته‌ای کند و با آن بمب میلیون‌ها انسان در خطر باشند، بازآمده‌اند این نوع آدم‌ها را در فهرست بزرگان انسانیت قرار داده‌اند. اما کشاورزی که در طول عمر خود فقط در کاشت و برداشت خود رضایت خدا را مراعات نموده است در فهرست پایین‌تری قرار داده‌اند درحالی‌که در پیش خدای متعال ارزش معنوی این کشاورز بهتر و بیشتر از آنها بوده است. کشاورز برای رضای خدا و در رفع نیاز جامعه کارکرده است؛ اما آن رئیس‌جمهور و دانشمند بمب ساز برای رفع غرایز درونی خود دست به خطا زده‌اند. پس معلوم می‌شود که این نوع رتبه‌ بندی انسان‌ها درست و از روی عدالت نبوده است.

دیدگاه اسلام در رتبه بندی انسان چگونه است؟

اسلام ارزش واقعی انسان‌ها را در تقوا و درست‌کاری می‌داند و مردمان را نسبت به اعمالی که انجام می‌دهند رتبه بندی می‌کند و عملی را که نسبت به خدا و معیارهای الهی نزدیک باشد در رتبه اول می‌داند، در این نوع رتبه‌ بندی‌ها معیارهای همچون: ثروتمند بودن، مدیر شرکت یا ادارات دولتی یا خصوصی‌بودن، دکتر یا مهندس یا بازاری بودن در نظر گرفته نمی‌شوند، فقط کارها و اعمالی که بوی الهی دارند حساب می‌شوند، فرق نمی‌کند که اعمال خوبی که از سوی بنده صادر می‌شود از مدیر یک شرکت باشد یا از یک کارگر ساده و یا عالم دانشمند، از یک فرد آفریقایی باشد یا از یک فرد اروپایی و یا آسیایی، مهم عمل خالصی است که به‌خاطر خدا و در هدف انسانیت به انجام رسیده باشد.

قرآن کریم می‌فرماید: یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ؛ (۱) ای مردم، ما همه شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم و آن گاه شعبه‌های بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا بزرگوار و با افتخاری‌ترین شما نزد خدا باتقواترین شمایند، همانا خدا کاملاً دانا و آگاه است.

امام علی علیه‌السلام در نهج‌البلاغه می‌فرماید: قِیمَهُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ.؛ (۲) ارزش هر کس چیزى است که نیکویش مى داند. امام علیه السلام در این حدیث رتبه بندی انسانها را نسبت به کاری که انجام می دهد می داند، یعنی اگر ارزش آن کار خدایی باشد شخص نیز خدایی است و اگر در راه ناثواب باشد هیچ ارزش معنوی نداشته و رتبه الهی نیز نخواهد یافت.

مکارم شیرازی در شرح سخن امام نوشته است: اشاره به این که حسب‌ونسب، مقام و مال و پست‌های اجتماعى و رسمى هیچ‌کدام دلیل بر ارزش انسان (در رتبه بندی) نیست. ارزش واقعى انسان را کارهاى مهمى تشکیل می‌دهد که از عهده آن برمی‌آید. جراحى بسیار ماهر، معلمى شایسته، شاعرى توانا، نویسنده‌ای قوى و فقیهى ماهر که می‌تواند مردم را به احکام الهى آشنا سازد ارزش آنها به‌قدر همان کارى است که به‌خوبی از عهده آن برمی‌آیند. نه‌تنها در نزد مردم چنین است، در نزد خداوند هم کسانى قیمت و ارزش دارند که اعمال شایسته‌تر و مجاهدت‌های بیشتر و اصلاحات بهترى انجام می‌دهند. (۳)

ابن میثم بحرانی نیز در شرح سخن امام گوید: هدف از این سخن، تشویق در حد اعلاى آن به کسب کمالات نفسانى و فراگیرى صنعت‌ها و نظایر آنهاست، ارزش شخص، مقام وى در نظر ارباب خرد، و جایگاه او در دل آنان و شایسته بودن به تعظیم و بزرگداشت و یا تحقیر و ناقص شمردن اوست. بدیهى است که تمام اینها در گرو چیزى است که خوب می‌شمارد و کمالات نامبرده‌ای است که به دست آورده؛ بنابراین پرارزش‌ترین و والاترین افراد در نزد مردم با کامل‌ترین آنان، و فرومایه‌ترین آنها کسانى هستند که پست‌ترین حرفه و شغل را دارند، و تمام اینها بر حسب ارزشى است که عقل مردم براى کمالات و لوازم کمالات قائل‌اند. (۴)

    1. سوره حجرات آیه ۱۳
    2. حکمت ۸۱ نهج البلاغه
    3. شرح: پیام امام امیر المومنین ( مکارم شیرازی)
    4. شرح ابن میثم بحرانی (ترجمه محمدی مقدم)
در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه مقاله:

https://azarmiazar.ir/?p=10158

جمشید آذرمی آذر

جمشید آذرمی آذر

من جمشید آذرمی آذر: اهل ایران، آذربایجان شرقی، شهر بناب، روستای چپقلو، متولد 1352، با تحصیلات ابتدایی، علاقمند به مطالعه، پژوهش و نوشتن می باشم.

مقاله هایی که دیگران نیز خوانده اند.

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

تصویر روز:

پیشنهادی: