زندگی یعنی فاصلهای که انسان یا هر جانداری که از روز تولد تا روز مرگ میگذراند را زندگی میگویند. نحوۀ رشد و تکامل مغز و جسم انسان نسبت به سایر جانداران متفاوت و با اصول خاص شکل میگیرد، تعریف از واژه و کلمۀ زندگی هم به دو نحو انجام میگیرد. زندگی انسانی و حیوانی، و به زندگی معنوی و مادی نیز اشاره میشود.
زندگی معنوی
زندگی معنوی به آن دسته از زندگی انسانی گفته میشود که بااراده به معنویت پروردگار متعال همراه است که در چنین زندگیکردن انسانها همواره خودشان را در محضر خداوند متعال میبینند و در کارهای خود رضایت خالق سبحان شرط اعمالشان بوده و حتی نفسکشیدن را هم جزع عنایات پروردگار خود میدانند.
به این نحو که حیات آنها نوعی ارتباط با خداوند متعال، از راه ایمان به خدا، عواطف و انگیزههای الهی و نیز یاری جویی از مددهای الهی بر اثر قرب به پروردگاراست که آثار عملی آن در جهتبخشی به زندگی و در قالب اخلاق فردی و اجتماعی بروز و ظهور مییابد.
به هر مقدار نگرش دینی و معنوی افراد قوی تر باشد، رضایت زن و مرد نیز در کنار هم بودن افزایش می یابد و هر چقدر اعتقاد به خداوند و دستورات او محکم تر باشد، زندگی زناشویی از ثبات بیشتری برخوردار بوده و آرامش بیشتری در خانواده حاکم خواهد بود.
در زندگی معنوی، توحید و خداپرستی موجب میشود نگرش فرد به همه هستی و زندگی انسان، هدفدار و معنادار باشد و در رفتارها با انسجام، وحدت رویه و آرامش عمل کند و زندگی عطر و بوی الهی پیدا کند.
زندگی مادی
زندگی مادی به آن دسته از زندگی انسانی گفته میشود که انسان به مادیگرایی بیشتر از معنویت بها میدهد. دنیا از نظر شخص مادیگرا یعنی تجارت، پول، ثروت، همراه با حرص و طمع ثروتاندوزی، در این نوع بینشها اخلاق نیک انسانی و عقل سلیم زیاد قابلتوجه نبوده و جایگاهی ندارد و گاهی فاقد ارزش اخلاقی نیز است. حسد که بدترین خصلت بشری است حاصل و زایش تفکر مادیگرایی انسانها بوده و است.
زندگی خوب و زندگی بد
زندگی خوب و معنوی یعنی لذتبردن و کامجویی از تمامی امکانات جهان آفرینش که از طرف آفریننده خلاق و متعال که به ما اجازه استفاده از آنها را صادر کرده است. بهنحویکه با عقل سلیم و درک و فهم معنوی نیز همراه باشد هست. البته این به این معنا نیست که آن دسته از انسانهایی که زندگی آنها با معنویت همراه نیست و آسایش خوب و عالی را ندارند! بلکه زندگانی آنها خالی از معنویت و دور از رنگ الهی است.
زندگی مادی و حیوانی نیز بهنوعی از زندگی گفته میشود که در درونمایه آن عقلی که به تکامل عالیه رسیده باشد آن زندگی را همراهی نمینماید و همۀ فکروذکر انسانها در چنین زندگانیها به پول و ثروت، و مفتخر بودن به القاب رنگارنگ دنیوی بوده، اثر و جایگاه معنویت در چنین زندگیها یا خیلی کم است، و یا به طور کامل به صفر میرسد.
حیات انسان به معنی فاصله میان تولد و مرگ هر جانداری است که قرار است بعد از تولد چند زمانی را در این جهان سپری کند و بعد از آن به جهان دیگری نقلمکان نماید. هر موجود زنده یعنی جاندار پس از تولد، شروع به رشد و تکامل مغز و جسم میکند و در نهایت بهواسطه مرگ در روند آن فاصله میافتد،
یعنی بودن و نفسکشیدن در این دنیا که به دنیای فانی نیز مشهور است متوقف میگردد.
برای زندهبودن و زندگیکردن یک جانداری چندین اعمال حیاتی موردنیاز است که: تنفس مهمترین عامل حیاتی است، بعد از آن خوردن و آشامیدن از ضروریترین اعمال موردنیاز برای آن است. جریان خون، رشد و نمو، تولیدمثل و غیره … از اعمال حیاتی مشترک بین انسان و بسیاری از موجودات زنده هستند.
هدف از زندگانی
از دیدگاه آفریننده و آفرینش حیات انسان بهخودیخود هدف نیست، بلکه برای بهدستآوردن چیزهای دیگر باید زندگی کرد. از نظر اسلام زندگی یک مسیری است برای رسیدن به مقصد نهایی آفرینش که آن راه و هدف، همان زندگی نهائی و دائمی است، ولی نه در این دنیا بلکه در جهان دیگر که همان جهان ابدی است.
ایمان و عمل صالح، دو رکن اصلی و مهم برای نیل به هدف حقیقی زندگی تلقی شدهاند و هدف از زندگانی معنوی انسان، رسیدن و بازگشت به حقیقت اصلی خود، یعنی «حقیقت انسان» و روح خدا است.
خداوند متعال چگونگی و کیفیت رسیدن به این هدف را توسط انبیای الهی برای ما روشن ساخته است. خداوند در کنار عقل که حجت درونی است و در راه رسیدن به هدف زندگی، ما را به کلیاتی رهنمون میکند، انبیا و کتابهای آسمانی را بهمنظور راهنمایی و معرفی جزئیات این راه، فرستاده است.
در قرآن کریم سوره رعد آیه ۲۶ میفرماید: اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقْدِرُ ۚ وَفَرِحُوا بِالْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا فِی الْآخِرَهِ إِلَّا مَتَاعٌ. خدا هر که را خواهد روزى بسیار دهد یا روزى اندک و مردم به زندگى دنیا خشنودند، حالآنکه زندگى دنیا در برابر زندگى آخرت جز اندک متاعى نیست.
حیات و آسایش بشر بر دو گونه است: یکى حیات مادى و حیوانى که آثار آن عبارتاند از: تغذیه، تولیدمثل، تنفس و حرکت. این نوع زندگى را همه حیوانات هم دارند، اگر انسان حیات و هدف از آفرینش را چنین معنا کند و به آن بسنده کند، آنوقت یک زندگانی پست و حیوانى خواهد داشت، هر چند که از لحاظ تنوع و را حتى به عالیترین نوع آن برسد.
نوع دوم از معنی حیات انسان، همان زندگى معنوى و روحى است که اختصاص به بعضى از انسانهای مذهبی و معنوی دارد! و آنها بیشتر از گروه اول شایسته مقام انسانى هستند و کسب چنین رتبه در دنیا در پرتو دین، مذهب، اعتقاد، وحى آسمانى و پیمودن رتبههای عالى تکامل و معرفت انسانی به دست میآید.
پیامبران همواره انسان را بهسوی چنین مفهومى از حیات دنیوی دعوت کردهاند و خواستهاند انسان به مقامى که لایق اوست برسد. چنین زندگانی مرگ ندارد؛ چون انسان اگر هم بمیرد باز زنده است، و فقط از نظر مکانی جای عوض میکند.
عوامل؛ لازمه برای حاکمیت معنویت در زندگانی
چندین عوامل مثبتی که برای داشتن یک زندگانی همراه با معنویت لازم و ضروری است، و بدون این عوامل داشتن یک زندگی الهی و معنوی ممکن نیست، ما در این نوشته به طور خلاصه به چندین عنوان ساده و روان در کشکول آذری به شما دوستان عزیز و خوانندگان محترم در قالب جملات کوتاهی بیان میکنیم که امید است موردتوجه خدای مهربان و پسند در محضر شما عزیزان واقع گردد. انشا الله
- تقوا مهمترین و اساسیترین واژۀ برای زندگی است.
- تقوا در جاده زندگی، رانندگی صحیح برای رساندن خانواده به سرمنزل مقصود و نهائی است.
- در سبک زندگانی دینی آنچه مهم است این است که معنویت و تقوا در زندگی است.
- زندگی دنیا به یک جاده شباهت دارد جادهای که سرازیری، سربالایی، گردنه، دارای سطح صاف و ناصاف دارد، و پلیس این جاده نیز خداست.
- گاهی زندگی انسان در سربالایی و سرازیری قرار میگیرد، و باید باتقوا مشکلات و سختیها را تحمل و بر آنها غلبه نماید.
- تقوا در زندگی ناظر به این مطلب است که خدا را مراقب بر اعمال خود بدانیم و خداترس باشیم.
- هرکس قرآن زیاد بخواند عمرش برکت مییابد و خیروبرکت بر زندگیاش حاکم میشود.
- توصیه و تأکید قرآن بر رعایت نکات اخلاقی برای سلامتی روح و روان آدمی است، و همواره باید با قرائت قرآن کریم خود را متصل به علم بیمنتهایی کرده تا سالم زندگی کنیم.
- قرآن بهعنوان یک کتاب آری از هر عیب و بهعنوان فرهنگستان مسلمانان و معجزه الهی بوده و قرآن کریم برای تمام مردم جهان الگوی صحیح زندگی را آموخته است.
- لازمه بهرهبردن از زیبائیهای جهان آخرت رشد و تکامل فکری و معنوی در این دنیا است.
- همانگونه که در رحم مادر باید وسائل آسایش انسان در این دنیا که همان اعضاء و جوارح است کامل شود، لازم است برای آسایش و آرامش در آخرت نیز وسائل و نیازهای لازمه مخصوص آن دنیا که اعمال صالحه است را نیز در این دنیا فراهم نمائیام.